correct

۲۰

یکی از جزییات آسمون به این بزرگی منظومه‌ی شمسی‌یه. ما جزو اون
!جزییم. حالا اینا رو به سوسک بگو-  نمی‌فهمه! می‌گه مو آبشی، مو خلا
…برای سوسک «جزء» یعنی… چه می‌دونم…آمیب!.. نه، حتا اونم گنده‌س‌
…حالا اصلن چی می‌خاسم بگم؟… اینقد کس و شعر گفتم که یادم رفت

 


۱۹

نشسته‌ام در طاقچه‌ای که اتاق تلقی می‌شود ومدادی که ستون. خودم را به ستون می‌مالم و به پایم سرکوفت می‌زنم. پا می‌گوید: وظیفه‌ی من وظیفه‌ی ستون نیست: من عضوی زنده‌ام! می گویم: خفه! و می‌مالم. موش می‌گوید «ساکت! سیاستمدار دارند می‌آیند» –  و ساکت و سیاستمدار می‌آیند. بعد همه حباب می‌شویم بعد یادم نیست چه اتفاقی می‌افتد بعد همه سکوت می‌کنیم و من اسمم را می‌شنوم و از خاب می‌پرم و خوشحال می‌شوم که خاب بوده‌ام و
از 
طاقچه پایین می‌آیم و پایم را می‌گذارم و مداد را برمی دارم و می‌روم