correct

۶

!فلسفه‌ی سیاسی من اینه: آنارکوفاشیسم
توضیح می‌دم: آنارکوش اینه که می‌کنی دنبال سوسک و سوسک در می‌ره، می‌ره رو غذا، رو بچه، رو شعر، می‌جغه تو اتاق و درس اونجایی که دیشب منی‌ت ریخته رو زنت وایمیسه و می‌گه‌
!اقتلونی اقتلونی یا ثقات انا فی‌ قتلی حیات فی‌الحیات

!می‌گی: از کی‌ تالا مولانا شدی جاکش! وتق
!تق
!فاشیسمش‌ام اینه: تق


(دانیال)

فراموش نمی‌کنم که هستیِ ما بر اين کُره در چيزی پيچيده است سياه مثل کيسه‌ی زباله، سفيد مثلِ کيسه‌ی زباله، نارنجی و قرمز و زرد مثل کيسه‌ی زباله.
فراموش نمی‌کنم که رنگ function نيست و که function پشتِ رنگ پنهان است

CAPITALISM IS ALL FORM, ALL TERMINOLOGY!

يک روز داشتم می‌رفتم جنگ، جنگ برگشت، برگشتم جنگ
‌
يک روز برخلافِ روز به در گفتم دربان
. گفت من قفل ندارم (يعنی سواد)
‌
من اسم ندارم ولی می‌توانم اسمم را بردارم و روی ميزِ رئيسم بکوبم
‌
من دندانم ولی می‌توانم شير بمکم به قيد مع ع ع ع ع ع
!

ماهی که می‌گيريم به‌دنبالِ کيرش نمی‌گرديم. ما را گرفته‌اند و به دنبالِ فلسمان می‌گردند!

فراموش نمی‌کنم که برای شنا کردن بايد آب دانست‌
و برای ماهی‌بودن بايد ندانست



The search goes on….